-
از این اوستا
سهشنبه 17 مهرماه سال 1386 23:13
حکایت من و این روزها حکایت آنست که از یک ماه پیش والدین التماس می کنند بروم دنبال کارها و الزامات و ملزومات و من که نمی گذارم کسی دخالت کند و ادعا می کنم می دانم دارم چه می کنم و همه چیز را در ذهنم مرتب کرده ام و زمانبندی کرده ام و حساب کرده ام و اینبار حتی فاکتور نوسان هورمونها و خوی زنانه و الخ را نیز در محاسبات...
-
این روزهای بازنشستگی...
یکشنبه 15 مهرماه سال 1386 17:43
گذشتگان ما هفت آسمان و نُه فلک می شناختند و سیارات هفتگانه، و زمین را مرکز کائنات می گرفتند. تخیل های شاعرانه از هیئت ستارگان نام ها و خاصیت ها تصور کرده بود: چون خوشه ی پروین و زهره ی چنگی و مریخ و سلحشور و عطارد قلمزن و ماه پریده رنگ که مظهر زیبایی و بیوفایی و شوریدگی شناخته می شد، و خورشید فرمانروا که مورد پرستش...
-
آسیب شناسی فک و فامیل
پنجشنبه 12 مهرماه سال 1386 22:50
۱ - خاله معنای لغوی: خواهر مادر معنای استعاره ای: هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد. نقش سمبلیک: یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد. غذای مورد علاقه: آش کشک. ضرب المثل: خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو...
-
رساله ای در باب اختلاف فرهنگی بین زنان و مردان در جامعه ی امروز
شنبه 7 مهرماه سال 1386 01:46
- اپیزود اول: دختر به مدرسه می رود و یاد می گیرد که دیگر دامن کوتاه نپوشد یا اگر می پوشد متین و خانوم دولا شود و بنشیند، لباسهایش را به جالباسی آویزان کند، توی جیبش دستمال بگذارد، شب جوراب هایش را بشوید و هیچوقت بدون مسواک به خواب نرود. پسر به مدرسه* می رود و هنوز یه ور پیراهنش از شلوار بیرون است، شلوارش را همانطور که...
-
زنگ تفریح
سهشنبه 3 مهرماه سال 1386 17:08
- سالها پیش حافظ فرمود: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را - چند قرن بعد، صائب تبریزی افاضه نمودند که: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را - و همین چند سال پیش،...
-
من کیستم
دوشنبه 2 مهرماه سال 1386 22:08
این متن، با حفظ تمامی حقوق، دعاگوی قلم بلقیس سلیمانی در اعتماد است. ---------------------------------------------------------------------------------------------- من «دوشیزه مکرمه» هستم، وقتی زن ها روی سرم قند می سابند و همزمان قند توی دلم آب می شود. من «مرحومه مغفوره» هستم، وقتی زیر یک سنگ سیاه گرانیت قشنگ خوابیده ام...
-
گل مولا
دوشنبه 2 مهرماه سال 1386 16:30
ای که هر خواسته ی دل ز فلک می خواهی آنقدر راضئی از خود که کتک می خواهی من بجز تنبلی این را چه بنامم که تو هی خفته هر روزی و روزی ز فلک می خواهی ای که هر روزه حوالات تو در بانک خداست بخدائی خداوند که چک می خواهی ای که دست تو دراز است پی آز بخلق چه کمک کرده ای آخر که کمک می خواهی من چه باید بکنم گر که تو درویشی، باش...
-
کاتالوگی برای تمام فصول
شنبه 31 شهریورماه سال 1386 23:10
نام: زن. معروف به: بانو. شغل: خانه دار. فعالیت: خرید روزانه، تربیت بچه، پختن غذا. مهارت: استفاده همزمان از دو گوشی تلفن، خرد کردن کلیه ی ظروف به هنگام دعوا با شوهر، پختن کوفته ی تبریزی. سرگرمی: دشمنی با فامیل شوهر، درددل کردن با زنهای همسایه، درست کردن گل چینی، امتحان انواع رژیم های لاغری. وسواس فکری: درس بچه، چربی...
-
نون و القلم
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 19:02
بین گفتن و نگفتن/نوشتن و ننوشتن، تنها یک نون فاصله است... و این نون انگار که رزق روح باشد، وقتی می بری اش و می چسبانی اش سر فعل، گرسنه رها می شوی در این مهمانخانه ی روزش تاریک تر از شبش... و گرسنگی آنقدر درونت را پیچ می دهد و تاب می دهد و گره می زند که می شوی عقده ای کور... می نویسم... هر چند ناشی... هر چند به...