تونسیدم تونسیدی تونسید


مردم تونس زدن دولتشون رو منفجر کردن... به قول جوک های سری اول: تونس تونست... تونسیدن به جمع افعال فارسی دست نیافتنی اضافه شد... منم بدو بدو خودم رو رسوندم اینجا که اولن خبر رو بنویسم چون نمی دونم اگه ننویسم چی می شه و این خودش خطرناکه... بعدشم یه سوال داشتم: چرا ما خودمونو با تونسی ها مقایسه می کنیم؟... این مثل اینه که مثلن من رو در زمینه ی بپر بپر و از دیوار راست بالا رفتن با یه بچه ی پنج ساله مقایسه کنن... ممکنه من خیلی ناآرومتر از بچه ی پنج ساله هم باشم ولی به هزار و یک دلیل از دیوار راست نمی رم بالا... یکی از دلایلش اینه که نمی تونم... یکی دیگه از دلایلش هم اینه که فکر می کنم بالا رفتن از دیوار راست دردم رو دوا نمی کنه... بقیه ی دلایلش هم با خودتون...


بعد یه بار رفته بودم بانک... بچه هه که پشت باجه بود همینجوری که داشت کارم رو راه می نداخت از این سوالای بدیهی در مورد ایران می پرسید مثل اینکه چقدر سخته برای کانادا ویزا بگیرین و اوضاع تو ایران چطوره و آیا ماست سفیده و اینا... بعد من که جواب یه خطی می دادم برگشت گفت غصه نخور کره هم پنج سال پبش همینجوری بود (متولد کره ی جنوبی بود) ولی یه شبه درست شد... شما هم درست می شین... شانس آورد دیرم شده بود وگرنه وای میستادم توجیهش می کردم که چرا ایران مثل کره نیست و نخواهد بود... حالا تونس و نتونس و بقیه هم همینطور



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد