بصیرت در جامعه ی امروز


از آنجایی که کلمه ی «بصیرت» اینروزها در دور و اطراف زیاد به چشم می خورد و همه می گن «بصیرت» ولی هیشکی نمی فهمه اون یکی چی می گه، بر آن شدیم جنبه های مختلفِ این یک کلمه را بررسی کرده و ببینیم از دیدِ فرهنگ های مختلف، «بصیرت» و «فلانی دارای بصیرت می باشد» یعنی چه:


فرهنگ لغت: یعنی فلانی بر باطن امور آگاه است.

فرهنگ عامه: یعنی فلانی دو کلوم بیشتر از من و شما می فهمه.

فرهنگ حوزه: یعنی نور قدس بر دل فلانی تابیده و باطن امور پیش چشمش روشن است.

فرهنگ ولایی: یعنی فلانی می داند که نور قدس بر دل ما تابیده و باطن امور پیش چشممان روشن است.

فرهنگ بسیجی: یعنی ما ایمان داریم که نور قدس بر دل فلانی تابیده و باطن امور پیش چشمش روشن است.

فرهنگ مصلحت گرایی: یعنی بهتره فرض کنیم که نور قدس بر دل فلانی تابیده و باطن امور پیش چشمش روشن است.

فرهنگ اصولگرایی: یعنی آره نور قدس که بر دل فلانی تابیده، ولی باطن امور پیش چشم ما روشنتر است.

فرهنگ اصلاح طلبی: یعنی لازم نیست نور قدس بر دل کسی بتابد تا باطن امور پیش چشمش روشن باشد.

فرهنگ قانونگرایی: یعنی حتی اگر نور قدس بر دلت تابیده باشه بازم باید پاسخگو باشی

فرهنگ سکولار: یعنی حالا گیرم که نور قدس بر دلت تابیده، چی کارت کنم؟

فرهنگ روشنفکری: یعنی ای بابا نور قدس کدومه، اینها ساخته و پرداخته ی ذهن انسانهای بدوی است.

فرهنگ نقد محور: یعنی نور قدسی که نتونه مشکلات رو حل کنه و همه رو نجات بده، از نور معمولی هم بیخودتره.

فرهنگ انقلابی: یعنی مردم باید در تمام ابعاد زندگی به دنبال نور قدس بوده و بر باطن امور آگاه شوند.

فرهنگ تحریمی: یعنی مهم نیست که نور قدس چیه، من با نبودنم بودنم رو ثابت می کنم



پوشیده نیست که نه تعددِ فرهنگ ها در اینجا ختم می شود و نه تفاوتِ دیدگاهها، اینها را محض نمونه آوردیم که گوشی دستمان باشد و اگر سوء تفاهممان شد، بدانیم حدودن از کجا آب می خورد...


نظرات 1 + ارسال نظر
اویس جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ق.ظ

من که خیلی خندم میگیره .تا آقا یه کلمه رو بکار میبره مسئولین بجای رفتارشون فقط جملاتشون شامل اون کلمه میشه.

مثالجملات مسئولین در:
>سال اصلاح الگوی مصرف:
اصلاح الگوی مصرف برای کشور ضروریست
>سال پیامبر اعظم:
سیره پیامبر اعظم برای کشور ضروریست
>سال همت مضاعف:
همت مضاعف برای کشور ضروریست!

خفه شدیم از این همه جمله سازی مسئولین از کلمه بصیرت.
بصیرت رو آقا خودش توضیح داد.یعنی شناخت درست مهاجم و مدافع -حق و باطل!اینکه بدونی طرف مقابل کدوم حرف حق رو با کدوم حرف باطل قاطی میکنه و بخورد ملت میده و اینطوری تو پی حرف حقش میدوی . ولی نتیجه ای که او از دویدن تو میگیره برقراری حرف باطلشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد