کار محکم کاری لازم داره تا عیب نکنه

 

توی بالاترین دو تا بحثِ تا حدی مربوط به هم راه افتاده که می شه تحتِ عنوانِ «آیا من همان عقیده ام هستم» جمعش کرد... اینجا و اینجا و اینجا 

 

در راستای اینکه آیا باید به اعتقاداتِ افراد کار داشت یا نه هنوز در شکِ مرکب به سر می برم... منطقم می گه که نه... هر آدمی باید آزاد باشه که هر اعتقادی که می خواد داشته باشه... و اونچه که قانون باید مدیریتش کنه اعمالِ آدمه نه اعتقاداتِ شخصی و باورهایِ درونی... ولی نمی شه منکر شد که منشا اعمالِ مخرب اعتقاداتِ مخربه... قانونِ فقط ناظر بر اعمال، بیشتر مجازات کننده اس تا پیشگیری کننده... بیشتر ِ توانایی ش در جمع کردنِ جرم ِ اتفاق افتاده اس نه جلوگیری از وقوع جرم... برایِ جلوگیریِ موثر از وقوع ِ جرم، بهترین راه همان خواندنِ ذهن ِ آدمها و ریشه کن کردنِ ذهنهایِ درگیر با قانون شکنیه... 

 

از سویِ دیگه، می شه اینطور بحث کرد که قانون باید بی طرف و متعلق به همه باشه... اگر من ِ نوعی با اینکه مزاحمتی ندارم ولی صرفن چون مثل ِ تو فکر نمی کنم دارم از سویِ قانون مجرم شمرده می شم، معلوم می شه که تو قانون رو به نفع ِ خودت پولاریزه کردی... قانونی که سُرفیده باشه طرفِ یکی، دیگه محکِ خوبی نیست و خودش ایجادِ جرم می کنه... به همین دلیله که قانونِ دینی اغلب موقع اجرا گندِ کار رو در می آره... چون فرض ِ اولیه اش اینه که پیروانش برگزیده ان و هر کسی که بهش نگرویده داره اشتباه می کنه... پس با فرض ِ برتر بودنِ یک عده بر یک عده ی دیگه نوشته شده نه با فرض ِ برابریِ آدمها...

  

از سوی دیگه حتی اگر از بساطِ دین کنار بکشیم و بخوایم در موردِ مسایل یونیورسال حرف بزنیم، باز هم می شه که به تناقض بر بخوریم... مثلن مقوله ی دزدی رو در نظر بگیر... مرام ِ معمول می گه دزدی کار بدیه... مرام رابین هود می گه دزدی از کسی که مال مردم رو خورده کار درستیه... حالا تو رابین هود رو بگیر بنداز زندان چون از پرنس جان که پولش از پارو بالا می ره دزدی کرده تا حیواناتِ گرسنه ی جنگل رو سیر کنه... ما همچنان معتقد می مونیم که رابین هود آدم خوبه ی داستانه... این تناقض و تناقض های شبیه این به دلیل اِعمالِ نصفه نیمه ی قانونه... شرطِ دیگه ی موفق بودنِ قانون مو به مو اجرا شدنشه برایِ همه... و دستگاهِ قضایی باید به این امر آگاه باشه که جرم ها رتبه بندی دارن... رابین هود وقتی به وجود می آد که جلویِ ظلم پرنس جان رو نمی گیری، پس جرم رابین هود در درجه ی بعدی نسبت به جرم پرنس جان قرار داره... بعد اگه بیای رابین هود رو قبل از پرنس جان محاکمه کنی، به بی عدالتی دامن زدی... تو بیا پول مردم رو بهشون برگردون و نذار کسی حق دیگری رو بخوره، اگه رابین هود همچنان معتقد موند که باید از یکی دزدی کرد داد به یکی دیگه اونوقت بیا بپرس که چرا... از همان رده است محاکمه ی مبارزانِ کُرد در حالیکه کمترین حقوق اقوام کُرد نادیده گرفته می شه...

 

فکر کنم در کل می خوام به این نتیجه برسم که اگر قانون چهارچوبِ بی طرفی داشته باشه و با حفظِ سلسله مراتبِ جرائم اجرا بشه (علت رو قبل از معلول محکوم کنه)، حتی جستجو در افکار ِ مردم هم نمی تونه کسی رو به خطا تبدیل به مجرم کنه... 

 

در موردِ اینکه چرا ایرانی های خارج از کشور با مسلمان بودن یا نبودن درگیرن بعدن نطق می کنم! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد