عجب روزگاریه نازنین...

 

بالاخره فرصتی دست داد که بشینم همه ی مقاله ها و مصاحبه هایی رو که این چند وقته بوک-مارک کرده بودم رو بخونم و ببینم دنیا دست کیه... خبر bailout های اخیر غوغا کرده بود... هر روز بلند می شدی می دیدی یه جای دیگه پول تزریق کردن... از زشت ترینشون Freddie Mac بود که یه شرکتِ وام دهنده اس برایِ صاحبخانه کردنِ آمریکایی ها... 

 

این صاحبخانه شدنِ آمریکایی ها از جمله افتخاراتِ دولت بوش بود و هر بار موقع کُری خوندن از درصدهای نزدیک به سقفِ شهروندانی که صاحبِ مایملک شدن می گفت... هُل دادنِ آمریکایی ها به سمتِ خرید خونه در حالی که هیچ تحولِ شگرفی توی چرخه ی تولیداتِ داخلی صورت نگرفته (و تازه شکمشون خیلی هم برآمده تر شده و خیلی از بیزینس ها هم بیش از پیش آوت-سورس شدن به آسیا) اشتباه ترین کار ممکن بود... دولت فدرال اومد گفت نرخ بهره پایین باشه و کمپانی هایی مثل همین Freddie Mac رو که ذکرش بود رو ایجاد کرد تا پرداختِ وام خونه رو تضمین کنن... اما آخه به اعتبار کی؟ به اعتبار دولت؟  

پایین نگه داشتن ِ نرخ بهره از نظر اقتصادی هیچ معنی ای نمی ده... یعنی چرا، معنی اش اینه که داری در طول زمان پول از دست می دی... بعد وقتی چنین کاری می کنی، قیمت خونه به نحو سرسام آوری می ره بالا... خونه ای که پونصد هزار تا هم نمی ارزه رو چوب حراج می زنن بالای یک میلیون... اینجوری، مثل اینه که اومدی یه عالمه حجم با کف صابون درست کردی و چون نرخ بهره پایینه، مردم ترغیب می شن به خرید... اما اونچه که مردم می خرن ملک نیست، قرضه... اعتبار ِ نداشته اس... بعد وقتی زمان می گذره و حباب های صابون یکی یکی می ترکن، علی می مونه و حوضش... 

 

اصلن دخالتِ دولت توی اقتصادِ آزاد نتیجه اش بهتر از این نمی شه... از همون جنگ جهانی ِ دوم که استانداردِ دارایی رو از طلا ورداشتن و انداختن روی دوش ِ دلار، راه برای راهیابی ِ حماقتهایِ انسانی به معاملاتِ اقتصادی باز شد... آخه این طلاست که پوله... وقتی دلار رو می ذارن به جاش، مثل اینه که یه مفهوم اعتباری جایگزین یه مفهوم مطلق بشه... اونوقت خیلی لازمه خرد و شعور به خرج بدیم تا مفهوم اعتباری (دلار) رو همپای مفهوم مطلق ِ بازنشسته شده (طلا) پیش ببریم... که نبردیم و اونقدر دلار چاپ کردیم که از ارزش ِ طلای توی خزانه مون زد بالا و دلار ارزشش رو از دست داد و در آستانه ی سقوط، مجبور شدیم دلار رو به خودمون وصل کنیم تا سر پا وایسه و بعد واسه اینکه خودمون سر پا وایسیم پول خرج کردیم و جنگ راه انداختیم و پرستیژ ِ بی پشتوانه ساختیم و برای اینکه حفظش کنیم از این و اون پول گرفتیم و...  

از سوی دیگه، آمریکا بدترین کاندید بود برای چنین بحرانی... چون طی زمان بیشتر قدرتِ تولیدیِ خودش رو از دست داده... یعنی وقتی ارزش پول می ره بالا همین می شه دیگه... تولید نمی صرفه... و در مقابل، تجدد گرایی و مصرفش سر به آسمون می ذاره... نمونه ی بریز و بپاش ِ خونواده ی آمریکایی رو هیچ جای دنیا نمی شه دید...  

یه اصل خیلی ساده می گه وقتی برای خوشگذرونی پول قرض می کنی، بدبخت می شی... پول اگر قرض گرفته می شه، باید تمامن روی تولید سرمایه گذاری بشه... حتی پولی هم که با عرق جبین به دست می آد باید بیشترش پس انداز بشه و نقش سرمایه رو بازی کنه برای تولید بیشتر... وگرنه آدم مجبوره تا آخر عمر عرق جبین بریزه و اگه نریزه می میره... 

 

به هر حال الان اوضاع خرابه... خراب بودنش هم تمامن به گردنِ دولت فدراله و دخالتهایی که کرده توی داد و ستد مسکن که بعدن هم همه ی سیستم اقتصادی رو عفونی کرده... این جریانِ اقتصادیِ ده سال (به طور مشخص، هشت سال) اخیر آمریکا به هیچ وجه کاپیتالیسم نبوده که حالا بیایم بگیم «دیدی کاپیتالیسم رو سیاه شد»... این یه چیزی بود شبیهِ همون سیاستِ آغشته به دیانتِ خودمون... و البته این افتضاح بدتر هم می شه وقتی دولت اینجوری پول تزریق می کنه برای جمع کردنِ خرابکاریش... الان، باید دولت بکشه کنار و سایزش رو کوچک کنه و بازار راکد بشه و همه ی مردم ماست ها رو کیسه کنن و بریز و بپاش متوقف شه و شهروندانِ عزیز بالاخره شروع کنن به کار کردن و پول جمع کردن و از اونور نرخ بهره به مقدار واقعی اش (که می گن حدود ۲۵٪ می شه!) برسه و در ازای رکود، بهای مسکن افت کنه و مردم دوباره و اینبار با پول واقعی برن خونه ی واقعی با قیمت واقعی بخرن... از اونطرف وقتی بهای دلار افت کنه دیگه جنس خارجی مصرف کردن سود نداره و در مقابل، تولیداتِ داخلی جون می گیرن و یه خورده این چربی های آمریکایی آب می شه!...   

اما این bailoutها بدترین کاریه که می شه انجام شه... خیلی ها می گن با این پول چاپ کردن، آمریکا دیگه بلند نمی شه از این زمینی که خورده... می گن الان بهترین کار برای سرمایه دار ها اینه که بکشن بیرون از دلار... پول های متنوع خارجی (به غیر از ین... چون وابستگی ین به دلار خیلی شدیده) بخرن و طلا بخرن اگه گیرشون می آد و توی اروپا سرمایه گذاری کنن... از اونطرف، برایِ مردم آمریکا فقری همراه با اجر دنیوی و اخروی آرزومندیم... این وسط، اوضاع کانادا هنوز بد نیست هرچند که خوب هم نیست چون داره بزرگترین مشتری اش رو کم کم از دست می ده... دلار کانادا به مراتب روزهای بهتری رو به نسبت دلار آمریکا سپری می کنه... آدم اگه گوش به زنگ باشه، می تونه با بازی کردن با کارنسی ها خوب کاسبی کنه این روزا... 

نظرات 1 + ارسال نظر
اشکان دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:59 ب.ظ

سلام:
مرسی ..خیلی استفاده کردم...
بچه خوبی هستی ...
خوش به حال بابا مامانت
چشمک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد