مثل وقتیکه قهرمان داستانت می‌افتد توی فنجان قهوه اش و غرق می شود

 

وقتی در میان انبوهی از سرماخوردگی گیر کردی و افکارت هم نخ کش شده و از ترس اینکه همه ی دونه هایی رو که با زحمت بافتی یکی پس از دیگری در برن و یک کلافِ سردرگم برات بمونه ترجیح می دی از جات تکون نخوری، چی کار می کنی؟ وقتی کلن از زمین و زمان ناامید شدی و احساس می کنی قلبت خالی خالیه و واسه ی همیشه هم همینجوری می مونه چی؟ اونوقت چی کار می کنی؟ وقتی حتی نوشتن هم دیگه پناهگاهی نیست و هر چی خلق می کنی بدتر از سنگی بر گوری، همه ی خودت رو جلو روت تصویر می کنه چی؟

خیلی قاطی کردم!

 

سوال مهم: در میان انواع «عمل بینی»، نوعی هست که به کل دماغ و مایتعلقه رو برداره و خِلاص؟ و آیا این هم جزو عمل زیبایی حساب می شه یا بیمه پول می ده براش؟!

سوال مهم ۲: آیا کسانی که دماغشان بزرگتر است، به هنگام سرماخوردگی آبریزش بیشتری دارند؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد