و رحمت الله و برکاته

 

امروز دو تا چیز پیش اومد که منو به شدت از بداخلاقی به متوسط/خوش اخلاق تبدیل کرد:

 

۱- این رو خوندم... به نظرم فوق العاده جینیس بود... تا ظهر داشتم می خندیدم...

 

۲- بعد از سه روز کار مشترک، امروز به همکار جدیدم نگاه کردم... و فکر می کنین چی دیدم؟! اممممم... راستش هنوز خودم هم مطمئن نیستم چی دیدم...!!!

اریک (همون همکار جدید) واقعن موجود عجیب الخلقه ایه... دو رگه ی چشم بادومی و افریکن-امریکن، با هیکلی در حد جانت جکسون!... چشم ها بادومی، لبها کلفت، صورت گرد اما گونه ها برآمده، و بینی اش فقط اونقدری ویزیبل هستش  که بتونه عینکش رو نگه داره و لا غیر... رنگش یه چیزیه تو مایه های نسکافه با شیر... موها سیاه سیخ سیخ با وز... خلاصه یه چیزیه دیگه...

به عنوان تکلیف منزل، می تونین فکر کنین ببینین وقتی یه ژاپنی با یه سیاه پوست ازدواج می کنه، بچه شون چه شکلی می شه... (راهنمایی: می تونین از اون راه حل های آمار احتمال برای شمردن جایگشت ها استفاده کنین!!!)

 

توصیه ی هفته: به شدت شما را امر می کنم به اختلاط با هم-نژاد و لا غیر... بابا نکنین... اینجوری ژن ها رو قاطی نکنین... حالا ایندفعه اریک شد، دفعه ی بعد یه فرانک اشتاینی چیزی می شه خدا قهرش می گیره ها...

یادآوری هفته: اگه اونجا آمریکاست و سرزمین آرزوهای طلایی، اینجا کاناداست و سرزمین آدمهای حنایی... خیابونهاش عینهو موزه ی مردم شناسیه... دوس دارم :)

نظرات 2 + ارسال نظر
نرگس پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:07 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

تو چه گیری دادی به اریک تو این بلاد کفر سرگرمی بهتر پیدا نکردی سارا جانم؟؟:دی

سارا شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:43 ق.ظ

دو تا نکته: ۱- من گیر ندادم بهش ۲- این اریک اون اریک نیست...
توضیحات: اسم «اریک» یه چیریه مثل «علی»! محاله همزمان سه چهارتا اریک نشناسی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد