یه روزایی هم هست که جویدن آدامس ِ صورتی ِ هوبابوبا و یواشکی نگاه کردن دانلد داک رو یوتیوب هم اوضاع رو بهتر نمی کنه...
شاید اگه آدامس سبز داشتم...
شب که به دیر می رسد
خودم را می بینم که نرم ترم
آسان تر، شاید حتی بی واسطه خندان تر
روزگار اشتباه کرد
که از من یک آدم ِکارمندِ خاکستری ساخت
یکی که به ساعت ِ مرغ می خوابد و به ساعت خروس بیدار
به رنگین کمان اخم می کند
و با باران دعوا
آه که اگر گذارم بیشتر به دوی صبح می افتاد!