Crimson Gold رو دیدم از جعفر پناهی چند وقت پیش... داستان عالی... جا به جا دیالوگهای محشر... هنرپیشه های غیر حرفه ایِ با دوربین راحت... کادر بندی های خوب از خیابونای تهران... یکی دو تا غافلگیریِ دلچسب... بدون ننه من غریبم بازی... بدون اشک و ناله و زاری... ولی همچین محکم می کوبه تو صورتِ آدم...
از سینما که اومدم بیرون به خودم سپردم بیام اینجا گرد و خاک راه بندازم و خلق رو به دیدنش توصیه که نه، امر کنم!... الان پاش افتاد... بزرگان نقل کردن که این فیلم با تاکسی درایور برابری می کنه... به عنوانِ یک کوچکِ علاقمند، تایید می کنم!... به قول این زبون نفهمایی که با یه بلک سوان به عرش می رن و با یه سوشال نتوورک می چّان، دونت میس ایت...
سال نو مبارک
امیدوارم در کار و همه جوانب زندگیت همیشه موفق باشی
از خوندن وبلاگت همیشه لذت می برم.
فیلم رو هم خواهم دید.