پرتقال من


باید می نشستم برای آیلتس می خوندم... ولی به جاش راه افتادم مربای پرتقال درست کردم و رفتم کره و وانیل گرفتم و پای ِ موز  ِ من در آوردی درست کردم و ماهی سرخ کردم و تربچه قاچ کردم انداختم توی آب که بشکفه و رختها رو ریختم تو ماشین و همه ی ظرفها رو توی کابینت مرتب کردم و... ساعت نه و نیمه و دارم از خستگی نصف می شم ولی هنوز به نمونه تست های آیلتس دست نزدم... الان که دوباره چشمم افتاد بهشون گفتم پاشم خونه رو یه جارو بزنم... در قدم بعدی فکر کنم حاضرم سرم رو بذارم زمین بمیرم ولی برای آیلتس نخونم...

به قول پدر جان، امان از آدمی که نخواد یه کاری رو بکنه...


نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 08:37 ب.ظ

آدم باید یه دلیل قوی بره انجام هر کار داشته باشه وگرنه همین میشه ... شوخی میکنم P:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد